جستجو
-
۱تصویر
نامه، ۱۳۲۳ ق
محتوای نامه به شرح زیر است: احوال پرسی و ابلاغ سلام حاجیه خانم و خانمجان. از قول خانمجان درباره بیماری خود نوشته، به همین دلیل نتوانسته مدتی برای او نامه بنویسد، هنوز کاملاً بهبود نیافته و حکیم بقرات [بقراط] مشغول معالجه اوست، خدا کمینه را دوباره به حاجیه خانم داده است؛ خبر سلامتی نورچشمان میر محمد رضا و نورالحاجیه.
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: احوال پرسی و اظهار خوشحالی از رسیدن نامه مخاطب و سلامتی او؛ خوب شدن نورچشمی آقا شفیع آقا؛ پس از گرمای سخت بالاخره باران باریده؛ اهالی اندرون درخواست ریشه بابا آدم برای معالجه کرده بودند نه ریشه بادام و از مخاطب خواسته به میرزا احمد در طهران بنویسد که ریشه بادام نفرستد، ریشه بابا آدم بخرد و بفرستد؛ سلامتی نورچشمان میر محمد رضا و آقا اسمعیل آقا و نور الحاجیه و اهالی اندرون.
-
۱تصویر
نکاح نامه فاطمه سلطان خانم و میرزا علی اصغر، ۱۳۱۵ ق
نکاح نامه فاطمه سلطان خانم، دختر آقا سید علی دوا فروش، با وکالت آقا سید احمد فخرالحکماء، با آقا میرزا علی اصغر، پسر حاجی میرزا محمود تاجر اصفهانی، با وکالت برادرش آقا میرزا علی محمد؛ با مهریه یکصد و ده تومان رایج دو هزاری سفید جدید ایرانی از قرار دو هزار دینار قیمتاً و چهل و هشت نخود وزن. بنا بر نوشته حاشیه فاطمه خانم نوه میرزا سید احمد فخرالحکماء پزشک مخصوص مظفرالدین شاه بوده است.
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: اظهار خوشحالی از دریافت دستخط مخاطب و سلامتی او؛ درباره رنجش مخاطب از وی و اینکه دعاگو زاده را به علیه عالیه زیبا خانم ترجیح نمیدهد، زیرا هر دو اولاد هستند، مغایرت ندارد و همه اوقات خاطر زیبا خانم مد نظر بوده است و اینکه بدون ملاحظه فرزندی هیچوقت دعاگو زاده مادامی که اینجا بود نتوانست آزار و اذیتی به او [مخاطب] بنماید؛ درخواست برای آمدن زیبا خانم و اینکه از او مراقبت کامل به عمل میآورد؛ در خصوص معالجه بیماری زیبا خانم آنجا ممکن است به طبابت جناب دکتر خان و با آب و هوای ولایت مداوای بهتری باشد، و خودش توجه و مواظبت مادرانه به عمل میآورد، خواسته هر وقت...
-
۱تصویر
نامه، ۱۳۲۲ ق
محتوای نامه به شرح زیر است: احوال پرسی؛ هنوز چاپار نیامده تا از احوال مخاطب با خبر شوند؛ ابلاغ سلام علیه عالیه جده حاجیه خانم و اظهار تاسف او از بودن مخاطب در طهران و دوری از او؛ ابلاغ سلام والده خانمجان و خبر بیماری حاجیه خانم و اینکه حکیم بقرات [بقراط] مشغول معالجه ایشان است؛ ابلاغ سلام نورچشمی نورالحاجیه؛ و احوالپرسی از نورچشمی محمد تقی.
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: احوال پرسی و خبر دریافت نامه مخاطب؛ ابلاغ سلام آقا سید ابراهیم؛ ناخوشی آقا اسمعیل آقا و درد شکم او، می خواهد برایش حکیم بیاورد؛ کلفتها یاغی شده اند و شوهر می خواهند، در نبود مخاطب می بینند بزرگتری درکار نیست چادر سر می کنند و می روند، نوکری در این خانه نیست وگرنه کلفت ها را به نوکرها می دادند؛ اینکه احمد حالا بزرگ شده است و او را فرستاده اند بیرون خانه و حالا با کلثوم رفاقت دارد، شنیده است احمد قصد دارد بیرون خانه اجاره کرده کلثوم را ببرد، شکایت دارد که آنها را آدم کرده است حالا شوهر می خواهند و زن می خواهند، فکر کرده اگر احمد را از خانه بیرون کند کلثوم هم پشت سر...
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: پس از احوالپرسی خبر میدهد که به سلامت رسیدهاند و اینکه باغ را رها کردهاند زیرا کسی نیست تا آنرا شخم زده و مراقبت کند؛ درباره سلامتی دخترها و سیده طاهره و سید ابوتراب نوشته و درخواست مقداری حب کیف برای سید ابوتراب دارد؛ اشاره به گرفتن دو تومان از کربلایی آقا رضا؛ دعا برای آقا سید علی؛ ابلاغ سلام سید ابوتراب و والده و همشیره مخاطب؛ سفارش همشیره برای یک دسته قاشق و یک عدد پیچه دو شانه سر؛ اینکه آذوقه تمام شده، و درخواست سفارش برای زودتر آوردن برنج.
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
[احتمالا از منتصر لشکر به عمید لشکر]؛ درباره خواندن نامه مخاطب که خطاب به مشهدی محمد آقا نوشته بوده و اظهار مسرت از سلامتی او؛ لباس سلام در ۲۵ ماه رجب فرستاده شده؛ درخواست نوشتن نامه به صورت هفتگی؛ اخباری درباره معتمدالسلطان علینقی خان سرهنگ و اینکه به او منصب سرتیپ فوج ناصری داده شده؛ گرفتن طلب و تنخواه و خبر رساندن به سطوة السلطنه؛ درباره بیست و پنج تومان متعلق به شاهزاده دارا؛ رسیدن نور چشم زهرا سلطان به تبریز و سلامتی وی؛ میرزا ابوترابخان مشغول درس و مشق و یاد گرفتن قرآن است و نویسنده از او در این خصوص مراقبت می کند؛ درخواست پول برای خریدن لباس برای زهرا سلطان و سایر نور چشمان، کلیچه و...
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا از منتصر لشکر به عمید لشکر (با مهر عمید لشکر در پشت)؛ محتوای نامه از قرار زیر است: دریافت نامه مخاطب که سطوة السلطنه آورده؛ دادن قبض مقرری به محمد علی و علی اکبر رحیم بر اساس دستور مخاطب؛ طلب نظام العلماء از حاجی سطوة السلطنه و مقرری سربازها؛ رسوم سواره مکری و علت صدور برات قبل از دریافت رسوم؛ پول شاهزاده دارا؛ اطمینان دادن در مورد خانه و نورچشمان و میرزا ابوترابخان که مشغول خواندن گلستان است و مشق می کند؛ خانه میرنظام و موضوع رسومات و ثبت کتابچه مواجب و برات فوج؛ رفتن اسدالله خان یاور؛ میرزا ابوترابخان می گوید گلستان می خوانم و تقاضای ساعت و خلعت لـله را کرده؛ اینکه تیولات...